محل تبلیغات شما

ازکوبانی تا کام مرگ ، داستان مهاجر سه ساله

آیلان و خانواده اش اهل کوبانی بودند. پسرک سه ساله با برادر پنج ساله و با پدر و مادرش از سوریه جنگزده رهسپار جزیره در یونان بود. قایقشان که غرق شد، برادر و مادرش هم مردند. فقط پدر خانواده زنده مانده است.

خانواده آیلان تا همین اواخر قصد سفر به یونان نداشتند. پدر آیلان برای خانواده اش از کشور کانادا درخواست پناهندگی کرده بود. خواهرش از بیست سال پیش در ونکوور زندگی می کرد. اما درخواست خانواده آیلان ماه ژوئن رد شد. مشکلات اداری در ترکیه باعث نقص مدارکشان شده بود و علت رد درخواستشان این بود.

در نهایت، پدر خانواده از سفر به کانادا منصرف شد. به فکر رفتن به اروپا افتاد: اول یونان و بعد هم احتمالاً به کشورهای شرق اروپا مثل صربستان، مقدونیه و مجارستان، و بعدتر به کشورهای غرب اروپا مثل آلمان و اتریش و سوئد که برخورد بهتری با پناهجویان، یا امکانات بهتری برای پذیرایی از آنان دارند.

پدر آیلان از دوستان و خویشاوندانش کمک گرفت. پولی برای سفر فراهم کرد، و خانواده اش را در قایق کوچکی نشاند. قایقشان در هم شکست و نقشه او در اولین قدم شکست خورد: هرسه عضو خانواده اش مردند، خانواده ای که آرزو داشت آنها را برای زندگی به جای بهتری ببرد.

قایق آیلان و خانواده اش بیست و سه نفر سرنشین داشت. نه نفر نجات پیدا کردند، نه نفر دیگر همراه آیلان و مادر و برادرش غرق شدند، و دو نفر هم ناپدید شده اند. سه کودک دیگر در میان غرق شدگان بودند.

~~بخواب~~

برای مهاجر سهساله

~بخواب آرام ایكودك،بشر دیریست در خواب است~

~تو جایت أمن درساحل،مروّت غرق در آب است~

~بخواب ای كودكتنها،بشر اینجا به شرّ غرق است~

~میان گفته وكردار زمین تا آسمان فرق است~

~بخواب و برنخیزاز خواب،میان ماسه و شنزار~

~مبادا آدمیت راكنی با خفتنت بیدار~!!

~بخواب ای كودكبی خانه،اینجا خانه ات امنست~

~خدا همچون بشردر را به روی تو نخواهد بست~

~بخواب ای كودكْآسوده،درآغوش خدای خود~

~به سمع او رساناكنون صدای بی صدای خود~

~بگو ای طفلآواره، ز جنگ و آتش و تبعید~

~بگو از مرگ احساسو شعور و باور و امیّد~

~بگو أز من بگواز ما، بگو از ناجوان مردی~

~بگو یاد بشررفته ،گذشت و حس همدردی~

~تو ای دریا دلخاكی بگو هر آنچه میخواهی ~

~بشر شرمت نمیآید؟،نداری رحم چون ماهی؟!!~

~چو باد و موج وچون دریا؟كه طفلك را به ساحل داد~

~هزاران آه و ننگانسان ، هزاران ناله و فریاد~

~بخواب ای خستهاز دنیا،دلت از ظلم ما خون شد~

~تو جایت امن درساحل،شرافت بود مدفون شد

 

آیلان

کــودکــان در گـروِ قافــله یاشـرارند

واعــظان غرق ریا در سخن و رفتارند

طفلی آواره و شیداست به دریا ٬بنگر

آهوان امن و امان جای به مشهد دارند

مکه می گرید و از شرم عرق می ریزد

مسلمین غافل و از عشق و وفا بیزارند

دانی از چیست چنین کعبه سیه پوشیده؟

کــافــران مــدعــی دیــن حــق ودلــدارند

کــودکــی خُــرد به گهواره ی دریـاخوابید

موج ها در غم او ، شکوه به لب هادارند

جــانــور شرم نمـوده است ز آسیـب زدن

عـقـل حـیران شـده امــواج چــه بیآزارند

مــانــده در حســرت دیدار ، دو چشممادر

هــر دو مــحـــروم ز آرامــش ایــندیدارند

آن ملایک که به حق امر به رحمت کردند

هــمــه آرام کــه آخـر نفسـشبشـمارند

مگر این کودک غمدیده گناهی هم داشت؟

آفــرینـش هــمـه بـر دایــره یاقـــرارنـــد

 
<حَسَن>از حُسنِ تو گوید که تویی مام وطن

مـردمـانـت هـمـه بیـدار٬ هـمههشـیارنــد

گـرچـه طـفـلان به تطـاول سروجاندربازند

هــمـه گُــردیــم ، ددان غافل از ایناخبارند

       شعراز : حسن الله مرادی ، شهریور 1394   باسپاس از همکاری صمیمانه خانم  اورنگیان

                                  لطفا به ادامه مطلب بروید

لطفا دربخش دیدگاه ها نظردهید

فیلترینگ – زندان شبکه های اجتماعی

بحثی پیرامون نوآوری درآموزش یاروشهای نوین تدریس

خوب دیدن وسوادبصری (تصویرخوانی)

  ,خانواده ,آیلان ,ای ,~بخواب ,غرق ,    ,خانواده اش ,~بخواب ای ,سه ساله ,و خانواده

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

diccahooti وبلاگ شخصی دانیال خسروانی ✿✿الهه احساس...✿✿ covilige کار و تجارت | تبلیغات و بازاریابی | نیازمندی های اینترنتی acacusac اشعار ،روضه ، نوحه ،مرثیه و رباعی ،دو بیتی ،زمزمه مجالس ختم و ترحیم ،خاکسپاری ،هفتم ،چهلم ،سر خاک جهت ذاکرین و مداحان اهل بیت توسط شاعر و مدا سؤال از ناگفته ها احادیث امام حسین(ع) انجمن کار بادستگاه وابزار نوین آمادگی جسمانی (انجمن سابق روش های ت