همانطورکه میدانید این روزها بسیاری ازاطلاعاتواخبارازطریق شبکه های مجازی بین مردم دست به دست میشوند بدیهی است درعصرارتباطاتورشدروزافزون تکنولوژیهای نوین ، استقبال مردم از شبکه های اجتماعی مسیری روبه اوجونموداری افزایشی را نشان میدهد ، ازسویی به دلیل فراهم نشدن فضاوزیرساختهایفرهنگی لازم ، باعث سوءاستفاده عناصرفرصت طلب ونان به نرخ روزخور گردیده وازطرفی بهدلیل انحصار رسانه ای وانعکاس یکطرفه اخبارواطلاعات ، بسیاری اگفتهها را فقط وفقط در همین شبکه ها میتوان یافت ، به راستی آیا فیلترینگ راه مناسبی برایمقابله با تهاجم همه جانبه دشمنان است ؟
لطفا به ادامه مطلب بروید
در زبان آموزی یکی از نخستین درگاه های آموزش ویادگیری زبان ، چشم است .چشم یکی از آفرینش ها و انشاهای آفریدگار است ،
بدان سان که در قرآن کریم آمده است : هوالذیانشأ لکم السمع و والابصار والافئده (مومنون /78).
چشم، مانند هر عضو دیگر بدن نیاز به تربیت وپرورش دارد تا به پایه و مایه ای برسد .اگر این نرمش دیداری در پروردگی چشم به کارآید.
خوب دیدن به مهارت های دیدن انتقادی ، عبرتاندوزی ودرس آموزی چشمی وسواددیداری می انجامد ودریاو اقیانوس ذهن ودامنه ی زباندانش آموز را فراخ و فربه می سازد .
دو چشم ،چونان دو جویبار هستند که بهدرون ذهن سرازیراند ، چشمان ،درون ریز هستند زیرا نمودها و نگاره های دیداریونمادها و نشانه های خطی و نوشتاری دنیای بیرون ذهن و زبان را به جهان درون میبرند.
شگردهای تربیت سواد بصری :
- درنگ در پدیده های دیداری و محسوس
- باریک نگری ،ریزبینی ودقّت
- پرسش در باره ی پدیده های پیرامونی
- دگرگونه دیدن و
تحقیقی درمورد سیر تحول برنامه ریزی دردوره متوسطه اول (راهنمایی تحصیلی)
مقدمه:
یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت نظام آموزشو پرورش هر کشور،محتوای برنامه های درسی و چگونگی برنامه ریزی درسی آن است.اهمیّتاین موضوع موجب شده است تا محتوای درسی به عنوان عنصر اصلی و هسته مرکزی برنامه هایتعلیمی و تربیتی،همواره مورد توجه فلاسفه،علماء و مربیان تعلیم و تربیت و نظریه پردازانآموزشی و درسی قرار گیرد.امروزه برنامه های درسی را نخستین مظهر فلسفه تعلیم و تربیتو مهمترین عامل اساسی در عمل یادگیری میدانند و از مهمترین انواع برنامه ریزی درآموزش و پرورش به حساب می آوردند.
در جهان معاصر مفهوم برنامه درسی و تعریفبرنامه ریزی درسی،گسترده تر گردیده، به گونه ای که علاوه بر مواد درسی،کلیّه فعالیتهاییادگیری و تجارب دانش آموزان را نیز در برمیگیرد.
لطفا به ادامه مطلب بروید
نگاهی به کتاب مهارت های نوشتاری» پایه هفتم و هشتم
از ابتدای مهر امسال کتابهای نو تالیفمهارتهای نوشتاری پایههای هفتم وهشتم با هدف بهبود وضع انشاء نویسی دانش آموزان درچرخه آموزشی کشور قرار گرفت.
هر چند تولید و تدوین این کتابها، اتفاقخوبی برای نظام آموزشی کشور وهم برای جدی گرفتن این درس در مدارس به نظر میرسد، ولیشتاب زدگی در تالیف آن در دو پایه و بدون اجرای آزمایشی آن با مشکلاتی مواجه شده استکه به برخی از نکات آن اشاره میکنم:
1- زبان و نثر کتاب برای نوجوانان چندان،روانو صمیمینیست زیرا برخی از واژههای به کار گرفته شده با ادبیات این پایه سنی تناسبندارد.برای نمونه میتوان به واژهها و اصطلاحات: کار بست، نمود، نمایه، ساختار،ادبیات نامتعارف، زبان معیار و. اشاره کرد. همچنین نثر کتاب، یک دست نیست و سنگینمینماید به ویژه در درسهای یکم، سوم و پنجم از کتاب هشتم ونیز درس یکم از پایه هفتمو معلم میباید، مفاهیم و عبارتها را به زبانی ساده تر برای دانش آموزان بیان کند.برخی از مطالب کتاب هم انتزاعی است تا عینی مثلا در درس سوم از کتاب هشتم به گروه کلمه(چشم ذهن و.) بر میخوریم همچنین از نظر محتوا، درسهای کتاب هفتم بیش تر به یکسناریو شبیه است تا یک متن آموزشی.
2- در نوشتهها و فعالیتهای این دو کتاب،ردپایی از فناوری جدید و امروزین مانند رایانه وجود ندارد؛گویا تکنولوژی هنوز وارددنیای بچهها و این کتابها نشده است و این موضوع باعث شده تا بیشتر مطالب جذاب نباشد.
3- از نظر ساختاری، در هر دو کتاب، قالبمشخص و چارچوب از پیش تعیین شده ای به دانش آموزان ارائه میشود و به آنان میآموزدکه نوشتهها خود را با بند مقدمه آغاز کنند، سپس به نوشتن بند بدنه ادامه دهند و درانتها، بند پایانی را به آن بیفزایند. حال آن که این قالب نوشتاری، بیش تر در مقالههایپژوهشی کاربرد دارد اما دانش آموزان میبایست این معیار نوشتاری را در تمام موضوعهایارائه شده، در کل کتاب، به کار برند؛ صرف نظر از این که موضوع ایشان خاطره نویسی،شرح حال نویسی یا.باشد. در صورتی که به جای مقدمه و بدنه و نتیجه میتوان از شروعیخوب و پایانی مناسب بهره گرفت واز آن در انواع نوشتن استفاده نمود.
4-هر کتاب از هشت درس تشکیل شده است و هردرس به تناوب شامل بخشهای نگارشی، آموزش، فعالیتهای نگارشی، درست نویسی، تصویرنویسی، حکایت نگاری، مثل نویسی و معیارهای ارزیابی میباشد و اصل غافل گیری ذهنیدر مواجهه دانش آموزان با مطالب نو، بدیع و خلاق نادیده گرفته شده است.
- در بخش آموزش درسها، انسجام و پیوستگیرعایت نشده است به عنوان نمونه، درس هشتم از پایه هشتم، جمله افکار و گفتارمان رابنویسیم،بهتر بود که در ابتدای کتاب هفتم جای گیرد.
- از انواع نوشتن که دانش آموزان در اینمقطع سنی باید با آنها آشنا شوند مانند؛ گزارش نویسی، خلاصه نویسی، خاطره نویسیو. خبری نیست.در ضمن شایسته تر میبود، اگر در پایان هر درس، جمع بندی و نکاتمهم آن در کادری ویژه قرار میگرفت.
- متن بخشی از درسها یا ترجمه است یا تحتتاثیر آن قرار داردو این در حالی است که جای آثار خوب نویسندگان کودک و نوجوان ایراندر کتاب خالی است. گفتنی است متن بلوط بازی» در کتاب هشتم در همین پایه درخصوصضرورت بازنویسی»
متنهای ترجمه شده است و جذابیتی برای دانشآموزان ندارد. متن هر چند ترجمه است ولی شاید، بهترین نوشته کتاب باشد زیرا در متنآمده است در نوشتن بی پروا باشید» اما با آموزش بند نویسی به بچهها تناقض فاحش داردو به صراحت آنان را در نوشتن محدود بار میآورد.
در صفحه هفده هر دو کتاب شکل یا نمودارساختمان نوشته، طراحی شده اما فاصله یک سانتی سطراول هر بند در آن رعایت نشده استبلکه در بخش بدنه نیز به نظر میرسد که با آموزش دیداری، به دانش آموزان این ذهنیتداده میشود که باید همه نوشتهها وما از سه بند تشکیل شوند و این مشکل آموزشی رابه وضوح میتوان در برخی از نوشتههای دانش آموزان دید.
در درس سوم پایه هشتم برای توضیح یک مفهومنگاه کنیم و بنویسیم »، چهار متن جدا و پراکنده آمده است در صورتی که مولفان
میتوانستند، یک متن زیبا و قابل فهم ومنسجم اما با مثالهای فراوان و متنوع فراهم نمایند.
موضوع بهار » در متنها و مثالهای کتابهفتم بارها تکرار شده است و برخی از موضوعها نیز مانند زیانهای بی سوادی» بر انگیزانندهو جالب نیست.
هرچند مولفان باور دارند که به دنبال رویکردیهنری و پرورش تخیل در این کتاب نیستند اما بعضی از موضوعها و فعالیتهای مندرج دردو کتاب، آفرینش هنری محض است. به عنوان مثال؛ میتوان از فعالیت صفحه هشتاد و هشتکتاب هفتم به عنوان از قدرت تخیل خود کمک بگیرید و بنویسید» و یا موضوع قطره ی بارانیکه از ابر چکیده اید» در صفحه شصت و هفت کتاب هشتم نام برد.
- فعالیتهای نگارشی برخی از درسها بامتن ارتباط ندارد، برای نمونه میتوان از درس دوم در پایه هشتم مثال آورد.
در همین بخش روشن نیست که مبنای انتخابمتنهای کهن چه بوده است ؟ و نیزفعالیت صفحه سی و هشت با عنوان کدام قسمت از متن درسبه نقاشی نزدیک شده است؟» اساسا معلوم نیست با چه هدفی طراحی شده است ؟
- درست نویسی: در این، بخش از کتاب غلطننویسیم»، نوشته آقای دکتر ابوالحسن نجفی بهره گرفته شده است و به مواردی اشاره میشودکه امروزه برای دانش آموزان کاربردی نا چیزی دارد مانند؛ این موضوع را تلفنی به دوستمگفتم» و در صفحه بیست و دو کتاب هفتم آمده است و نیز کلماتی چون مشاعره یا مثالی قویتر مانند بحث حرف میانجی گ» که در کتاب فارسی آموزش داده شده تکراری به نظرمیرسد.
- تصویر نویسی: تصویرهای کتاب عمدتا کلیشهای است بهتر بود از تصاویر واقعی محیط و محل زندگی دانش آموزان بهره میگرفتند و تنوعو تازگی در روح تصویر دمیده میشد، برای نمونه تصاویری مربوط به ورزش، محیط زیست،زیباییهای جهان بی کران و. ارائه میشد تا دانش آموزان را به تفکر در محیط اطرافخود وا دارد.
- در ارتباط با حکایت نگاری و مثل نویسیروشن نیست که تاکید مولفان بر ساده نویسی است یا گسترده نویسی هر چند باید توجه داشتکه اطناب گسترده نویسی موجب زیان به زیبایی کلام میشود.
- در مورد معیارهای ارزیابی باید توجهداشته باشیم که در آغاز آموزش صورت گیرد،
سپس ارزیابی انجام شود به ویژه در ارتباطبا نشانههای نگارشی که تنها به چند مورد محدود در کتابهای قبل اشاره شده است و مولفانمیتوانستند، همانند جدول نشانههای نگارشی در کتاب زبان فارسی متوسطه دوم، یک نمونهجدول مختصر و مفید به این بخش اختصاص دهند. البته شایسته تر آن که با
معیارهای ارزیابی در کل کتابها، یکدستشوند. برای نمونه، در یک صفحه نداشتن غلط املایی» و در جایی دیگر نداشتن لغزشهایاملایی» آورده شده است.
6 - از نظر ویرایش ادبی و رسم الخط نیزبازبینی کتابها ضرورت بسیار دارد. در یک صفحه کلمه چار چوب» آمده و در صفحه دیگریچار چوب» نوشته شده است همچنین استفاده بسیار از یک کلمه در یک متن دیده میشود.
برای نمونه، کلمات مهندسی» و نقشه» دردوصفحه درس اول کتاب هشتم بیش ازهفده بار استفاده شده است.
7- در این کتابها فرصتهایی برای ابرازتجربهها و ابتکار و خلاقیت از سوی معلمان دیده نشده است.
آیلان و خانواده اش اهل کوبانی بودند. پسرک سه ساله با برادر پنج ساله و با پدر و مادرش از سوریه جنگزده رهسپار جزیره در یونان بود. قایقشان که غرق شد، برادر و مادرش هم مردند. فقط پدر خانواده زنده مانده است.
خانواده آیلان تا همین اواخر قصد سفر به یونان نداشتند. پدر آیلان برای خانواده اش از کشور کانادا درخواست پناهندگی کرده بود. خواهرش از بیست سال پیش در ونکوور زندگی می کرد. اما درخواست خانواده آیلان ماه ژوئن رد شد. مشکلات اداری در ترکیه باعث نقص مدارکشان شده بود و علت رد درخواستشان این بود.
در نهایت، پدر خانواده از سفر به کانادا منصرف شد. به فکر رفتن به اروپا افتاد: اول یونان و بعد هم احتمالاً به کشورهای شرق اروپا مثل صربستان، مقدونیه و مجارستان، و بعدتر به کشورهای غرب اروپا مثل آلمان و اتریش و سوئد که برخورد بهتری با پناهجویان، یا امکانات بهتری برای پذیرایی از آنان دارند.
پدر آیلان از دوستان و خویشاوندانش کمک گرفت. پولی برای سفر فراهم کرد، و خانواده اش را در قایق کوچکی نشاند. قایقشان در هم شکست و نقشه او در اولین قدم شکست خورد: هرسه عضو خانواده اش مردند، خانواده ای که آرزو داشت آنها را برای زندگی به جای بهتری ببرد.
قایق آیلان و خانواده اش بیست و سه نفر سرنشین داشت. نه نفر نجات پیدا کردند، نه نفر دیگر همراه آیلان و مادر و برادرش غرق شدند، و دو نفر هم ناپدید شده اند. سه کودک دیگر در میان غرق شدگان بودند.
~~بخواب~~
برای مهاجر سهساله
~بخواب آرام ایكودك،بشر دیریست در خواب است~
~تو جایت أمن درساحل،مروّت غرق در آب است~
~بخواب ای كودكتنها،بشر اینجا به شرّ غرق است~
~میان گفته وكردار زمین تا آسمان فرق است~
~بخواب و برنخیزاز خواب،میان ماسه و شنزار~
~مبادا آدمیت راكنی با خفتنت بیدار~!!
~بخواب ای كودكبی خانه،اینجا خانه ات امنست~
~خدا همچون بشردر را به روی تو نخواهد بست~
~بخواب ای كودكْآسوده،درآغوش خدای خود~
~به سمع او رساناكنون صدای بی صدای خود~
~بگو ای طفلآواره، ز جنگ و آتش و تبعید~
~بگو از مرگ احساسو شعور و باور و امیّد~
~بگو أز من بگواز ما، بگو از ناجوان مردی~
~بگو یاد بشررفته ،گذشت و حس همدردی~
~تو ای دریا دلخاكی بگو هر آنچه میخواهی ~
~بشر شرمت نمیآید؟،نداری رحم چون ماهی؟!!~
~چو باد و موج وچون دریا؟كه طفلك را به ساحل داد~
~هزاران آه و ننگانسان ، هزاران ناله و فریاد~
~بخواب ای خستهاز دنیا،دلت از ظلم ما خون شد~
~تو جایت امن درساحل،شرافت بود مدفون شد
آیلان
کــودکــان در گـروِ قافــله یاشـرارند
واعــظان غرق ریا در سخن و رفتارند
طفلی آواره و شیداست به دریا ٬بنگر
آهوان امن و امان جای به مشهد دارند
مکه می گرید و از شرم عرق می ریزد
مسلمین غافل و از عشق و وفا بیزارند
دانی از چیست چنین کعبه سیه پوشیده؟
کــافــران مــدعــی دیــن حــق ودلــدارند
کــودکــی خُــرد به گهواره ی دریـاخوابید
موج ها در غم او ، شکوه به لب هادارند
جــانــور شرم نمـوده است ز آسیـب زدن
عـقـل حـیران شـده امــواج چــه بیآزارند
مــانــده در حســرت دیدار ، دو چشممادر
هــر دو مــحـــروم ز آرامــش ایــندیدارند
آن ملایک که به حق امر به رحمت کردند
هــمــه آرام کــه آخـر نفسـشبشـمارند
مگر این کودک غمدیده گناهی هم داشت؟
آفــرینـش هــمـه بـر دایــره یاقـــرارنـــد
<حَسَن>از حُسنِ تو گوید که تویی مام وطن
مـردمـانـت هـمـه بیـدار٬ هـمههشـیارنــد
گـرچـه طـفـلان به تطـاول سروجاندربازند
هــمـه گُــردیــم ، ددان غافل از ایناخبارند
شعراز : حسن الله مرادی ، شهریور 1394 باسپاس از همکاری صمیمانه خانم اورنگیان
لطفا به ادامه مطلب بروید
لطفا دربخش دیدگاه ها نظردهید
شخصیت چیست وشخصیتکیست ؟!!!!!
شرح بر احوال وبیوگرافی شخصیت شخصیت هادر درجه ی اول انسان را بر ان می دارد که برداشت ما ازشخصیت ها چیست یا شخصیت کیست؟ ایا شخصیت مولاناست یا شمس تبریزی با ان همه اثار نظم و نثر درتاریخ یا استادشمس، شیخ کریم زنبیل باف تبریزی عارف کم نام ونشان تاریخ پیر و مراد شمس . همو که شمسرا به صورت معبود مولانا عارف بی همتای تاریخ انسان و جهان ، تا کنون در اورده مولاناییکه ازنفس گرم خویش اتش بر همه ی سوختگان عالم زده ومی زند.
مولانایی که امام وارسته بنیان گزار جمهوریاسلامی در کلیه ی موارد عرفانی استناد به گفتار او می نمودند.
من پافراترنهاده وخویش را حیران استادانبزرگ مولانا می بینم انان که حتی درتاریخ اسمشان رادر کتب نمی یابیم ولی حقیقتشان غیرقابل انکار است و عدم نام انان دلیلی بر بود و نبود انان نیست افتاب را نیاز به توصیفنیست ومتواترا انسانهایی که یکی پس از دیگری خرفه ی حقیقت وعرفان را بر قامت شخصیتهای تاریخ قبا کردند و خویش نامی ندارند ، نشان در بی نشانی دارند . پارافراترنهادهو پیرامون خود، شخصیت های انسان هایی را می یابیم که علت وجودی شخصیت های همه ی بزرگاناعم از عرفا ، حکما ، فلاسفه ، اطبا ، حتی انبیا و هستند .
لطفا دربخش دیدگاه ها نظر دهید
تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعرفارسی
سبکهای ادبی در شعر فارسی به چند بخش مهمو اساسی تقسیم شده اند :
1- سبک خراسانی
2- سبک عراقی
3- سبک هندی
4- بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهیبه سبک جدید دوره معاصر شده اند.
اساسا سبک چیست ؟
لطفا با کلیک برروی بخش دیدکاه ها ما را ازنظرات خود بهره مند سازید .
زندگی جیره مختصریست
مثل یک فنجان چای
وکنارش عشق است
مثل یک حبه قند
زندگی را باعشق
نوش جان باید کرد .
سهراب سپهری
لطفا با کلیک برروی قسمت دیدگاه ها درمورد این مطلب نظردهید .
هرچندکمی فاصله باقیست برایم
عاشق شده ام، حوصله ای نیست برایم
من ماهی مردابم و تو روشنی ماه
از دور تماشای تو کافیست برایم
من سوخته ام، بوسه نمی خواهم از آن لب
خود، آتش لب های تو دردیست برایم
انگار که چشمان تو نازل شده از شعر
تفسیر دو قرآن نگه، چیست برایم ؟
من اولِ عاشق شدنم فصل خزان بود
حالا که بهار آمده عمری ست برایم
ای عشق تو اخراج نخواهی شد از این قلب
چوننمره ی چشمان تو شد بیست برایم
لطفا با کلیک برروی قسمت دیدگاه ها درمورد این مطلب نظردهید
بلاغت درشعرو ادب فارسی
بلاغت درشعروادب فارسی
شایستگی فطری ایرانیان موجب گسترش تحقیقاتبلاغی و ادبی گردیده و آثاری بس ارزنده و پایدار تقدیم جهان ادب نموده اند.
در علم نحو كه در آغاز منحصر به اِعرابو دگرگونی اواخر كلمات بود، تألیف های متعدد، این دانش را شكوفایی وگسترش داد و نویسندگانو دانشمندان ایرانی دست به كار شدند.
حافظ می گوید:
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچكد / زاغ كلكمن بنامیزد چه عالی مشرب استو با استفاده از بحر مفعول فاعلات مفاعیلفاعلن (بحر مضارع مثمّن اخـّرب مكفوف محذوف) چنین می فرماید:
آمد بهار خرم و رحمت نثار شد / سوسن چوذوالفقار علی آبدار شد
اجزای خاك حامله بودند ز آسمان / نه ماهگشت حامله زان بیقرار شد
در میان وزن های عروضی بحر هزج مسدّس مقصوریا محذوف (مفاعیلن مفاعیلن فعولن) بستر مناسبی برای پذیرش پیام های بزمی و عاشقانهو وصف مناظر زیبای طبیعت و طرح تمنیات دوستی و غیره است كه نمونه ی زیبای آن"خسرو و شیرین" نظامی و مثنوی هایی است كه به تقلید آن سخن سرای نامی سرودهشده است و در غزل و قصیده هم بهرهگیران از این آهنگ كم نیستند. حافظ در نمونه زیرینحكایت بلبل را با صبا و نوازش نسیم صبحگاهی را از شبنشینان و بشارت توبه را از زهدو ریا در این آهنگ ریخته است:
سحر بلبل حكایت با صبا كرد / كه عشق رویگل با ما چهها كرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی / كه درد شب نشینانرا دوا كرد
بشارت بر به كوی می فروشان / كه حافظ توبهاز زهد و ریا كردلطفا با کلیک برروی قسمت دیدگاه ها درمورد این مطلب نظردهید .
صورتگر چین تا رخ زیبای تو دیده
از رشک به دندان سرانگشت گزیده
رحمت به دل واله فرهاد فرستد
آن کس لب شیرین توای شوخ مکیده
از ناوک دلدوز تو در شهر دلی نیست
در سینه به مانند کبوتر نتپیده
هرجا که دلی هست قرین با غم هجرت
شبها به دو چشمم به چسان اشک چکیده
غیر از ستم و جور و جفا ای شه خوبان
( مستوره ) زتو بوی وفائی نشنیده مستوره اردلان
درباره این سایت